یه دفعه چشم خورد به این بلاگ گفتم بیام یه چیزی بنویسم !!!
الان ساعت 8 شبه فردا امتحان ترم اول آمار داریم
حالام خیلی خوبه خیلی خیلی ...
از اول آذر یه برنامه خیلی خیلی تاپ نوشتم واسه خودم
خیلی جونم کنده شد و البته داره کنده میشه
کل ماه رو مث خر می خوندم برنامه ام هم فقط حل مسله بود و خیلی از کتابای خیلی بزرگو چند روزه تموم کردم
یعنی تموم کردما
مثلا یادمه جمعه هفته اول آذر 600 تا سوال استوکیومتری (سطح 1و 2 دوهزار مسله) رو کامل حل کردم یعنی حل کردما حل کردنی جانانه سوالاشم با این که چیزی نبودن ( اصلا در حد و اندازه من نیستن که بخوام حلشون کنم) ولی باید حل می کردمشون که حل شد
خوب کتابای زیادی رو حلوندم خیلی هم کیف کردم
کلا وقتی عاشق یه چیزی باشی هرچی هم در کنارش سختی بکشی در نهایت شیرینه !!!
مامان بابام می خوان بکشنم !!!
آخه هر شب تو این ماه تا ساعت های 1 و 2 بیدار می موندم و هی می خوندمو می خوندمو می خوندم
ایشالا این هفته که بگذره یه خورده سرم خلوت میشه
البته این هفته هم از هفته های قبل بیشتر پوستم کندسا
فکرشو می کنم مو بتنم ریش میشه خدا به خیر بگذرونه !!!
ولی خوب اینا همش حرفه این هفته هم که رد شد باز یه ماه جدید میاد که قصد دارم قابش کنم جای آذر !!!
ولی خوب برای رسیدن به اعماق آسمان باید بال زد باید پرواز کرد و من گنجشکی نیستم که با همچین باد هایی سرازیری زمینو در پیش بگیرم
چرا که رسیدن به مطلوب سختی می طلبه ...
دیگه حوصله ندارم بنویسم
راستی الان یادم اومد دو هفته پیش تو کلاسمون یه سخنرانی خیلی باشکوهی کردم موضوعش برنامه ریزی هدف و رسیدن به موفقیت ... محشر ترین صحبت هارو کردم که با استقبال خیلی خیلی زیاد بچه ها رو به رو شد قبل از سخنرانی صحبت کرده بودیم که فایل صوتی سخنرانی رو آماده کنیم با چندتا از بچه ها ولی متاسفانه نشد ایشالا اگه وقت کنم در روز هی اتی مکتوبشون می کنم برای عموم ایشالا که بدرد بوخوره و از دعای خیرتون منو محروم نکنید ...
در آخر
کسی که می خواهد درو کند
باید بکارد